شیراز، ایران - قرن هاست فرش مشهور ایرانی، با دستان عشایر در دشت های بلند اطراف شهر باستانی شیراز بافته می شوند.تنها سالی یکبار پشم گوسفندانی که در مراتع کوهستان های مرتفع چرا می کنند، برای تولید پشم محکم، بلند و قطور مناسب بافت فرش، چیده می شوند.
حمید ذوالانوار یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و فروشندگان فرش می گوید: تولید فرش های دستباف با کیفیت، در میان عشایر مهاجر مدتی است که ثبات گذشته را ندارد. به جای آن، او یک کارگاه فرش بافی با ۱۶ خم رنگرزی به راه انداخته، جائی که روزهای خنک و آفتابی بهار، مردانی آبی پوش با چوب دستی های بلند خم ها را هم زده و رشته های نخ را رنگ آمیزی می کنند. وقتی که رنگاب شروع به غلیان می کند، شبیه یک آتشفشان زنده می شوند و بوی گوسفند در هوا پخش می شود.
اتاق دیگری پر از برگ گیاهان مختلف است. برگ های اکالیپتوس، نیل، زاج سیاه، زردچوبه، پوست میوه بلوط و زاج سفید مواد اولیه ای هستند که برای تولید رنگ های مختلف به کار میروند. آقای ذوالانواری میگوید: فرش ایرانی ۱۰۰ درصد کار دست است و هیچ ماشینی در تولید آن به کار نمیرود.
در نمایی که به نظر صحنه ای جاودان و جدا ناپذیر از این هنر میرسد، زن ها نزدیک یک دار قالی نشسته و در حال بافت فرش هستند، فرایندی که می تواند یک سال هم به طول انجامد؛ اما حالا حتی خود کارخانه هم در معرض تهدید است. با تحریم های ۶ ساله غرب و ورود فرش های ماشینی به بازار، شرایط بسیار مشکلی گریبانگیر فرش دستباف ایرانی شده است. بسیاری از خبرگان صنعت فرش نمی دانند با این وضعیت آیا می توان به بقای فرش ایرانی امید داشت یا نه.
پروفسور صدقآمیز، یکی از کارشناسان فرش ایرانی که در باغ سرسبز عمارت قاجاری خود نشسته است می گوید: در طی قرن ها غارتگران، سیاست مداران و دشمنان آسیبی جدی به فرش ایرانی وارد آورده اند. خارجی ها خواستار تغییرات بودند.به جای رنگ های طبیعی از رنگ های شیمیایی استفاده کردند و این اواخر هم که تجارت فرش را تحریم کردند.این عوامل هرچند تاثیرگزار بودند اما بنیان افکن هم نبودند. آقای صدقآمیز میگوید: پایان نزدیک است؛ مدرنیته در حال بلعیدن همه چیز است و با سرعتی مرگبار در حال تغییر جامعه است. این همان چیزی است که نابودی فرش، مایه فخر و مباهات ایران را در پی دارد. مردم دیگر به دنبال کیفیت نیستند. شاید او در ادامه می خواست این جمله را هم اضافه کند که، یا برای آن دیگر پولی نمی پردازند. امسال پس از دستیابی به توافق هسته ای، ایالات متحده به 6 سال تحریم خود روی فرش ایرانی پایان داد. اما حتی با این وضعیت هم فرش ایرانی در شرایط بحرانی قرار دارد و مردم کمتر و کمتر آنها را می خرند. صدقآمیز اعتقاد دارد: این روز ها همه سریع و راحت طلب شده اند، اما ماهیت فرش ایرانی کاملا در نقطه مقابل این موضع قرار دارد. اما مقامات ایرانی که هفته گذشته توری را برای خبرنگاران خارجی ترتیب دادند، نظری مخالف این دارند. با این وجود هیچ کدام نمیتوانستند ادعای او را رد کنند. یک چیز مسلم است: فرش ایرانی در بین صنایع دستی جهان، یکی از پیچیده ترینها است و به نیروی انسانی بسیاری نیاز دارد.
قالی پازیریک, قدیمی ترین فرش دنیا متعلق به قرن 5 قبل از میلاد
در همین دامنه های سرسبز لایتناهی استان فارس، در قلب ایران بود که یکی از نخستین فرش های جهان، به نام مادر فرشها به دست عشایر بافته شده است. نقطه آغازین این فرایند با چیدن پشم تعداد چشمگیر 1.6 میلیون گوسفند عشایر ایل قشقایی و بختیاری که بلند، ضخیم و مناسب بافت فرش هستند کلید میخورد.
از اینجا به بعد زن ها امور را در دست میگیرند، نخ ها را میریسند و با انگشتان خود آن ها را میتابند. بعد از رسیدن نخ ها، آن ها را وارد خم رنگرزی می کنند. رنگ ها از مواد طبیعی چون پوست انار برای قرمز تیره یا برگ های مو برای رنگ سبز به دست میآیند. پس از روز ها جوشیدن روی آتش هیزم، نخ ها با باد های خنکی که بعد از ظهرها از سمت شمال می وزد، خشک می شوند. پس از آن تازه بافتن آغاز می شود. بافندگان تقریبا همگی زن هستند، که چند ماه تا یک سال روی یک دار قالی افقی خم می شوند و هزارن نخ را به هم گره می زنند. بعضی طرح ها و نقش هایی نو را طراحی میکنند و برخی به سراغ طرح ها و نقش ها سنتی و شناخته شده میروند. وقتی در نهایت فرش آماده شد، بریده و شسته و به زیر نور آفتاب در فضای آزاد قرار میگیرد تا خشک شود.آقای ذوالانواری یکی از فروشندگان فرش می گوید: این یک کار زمان بر است، یک کارِ دستی واقعی. کاری عاشقانه. او می پرسد، اما چقدر میارزد؟ پیش از آنکه پاسخی به آن پرسش داده شود، خودش ادامه داد: تقریبا هیچی. یک فرش دست بافت 1.2 تا 1.8 متری با توجه به کیفیت و نقش حدودا 400 دلار در شیراز خرید و فروش میشود.
آقای ذوالانواری که انگلیسی را هم براحتی حرف می زند در بین دو فروشنده دیگر ایستاده، حبیب بیات و محمد علی دیده روشن که هر دو دارای گرین کارت ایالات متحده هستند وخود را از عاشقان فرش می دانند. تحریم ها واقعا دردناک بودند. آقای دیده روشن این را گفت و این پرسش بی پاسخ را مطرح کرد: فرش چه ارتباطی با برنامه هسته ای ما دارد؟
آقای بیات می گوید: قسمت نگران کننده این است که با وجود گذشت ۶ ماه از لغو تحریم ها، هنوز بازار نتوانسته خود را پیدا کند و رونق پیدا کند. این را هم باید در نظر داشت که انتقال وجه بین المللی همچنان امکان پذیر نیست و حتی توریست هایی که به ایران می آیند، نمی توانند مستقیما خرید کنند، مگر آنکه میزان زیادی پول نقد همراه خود داشته باشند. اما داستان به اینجا ختم نمیشود، فرش ایرانی حتی در خود ایران هم وضعیت نابسامانی دارد. ایرانی هایی که وضع مالی متوسطی دارند، زیر پایشان را با کفپوش چند لایه پلاستیک ارزان میپوشانند. حتی بسیاری از آن هایی که هنوز هم فرش را دوست دارند گه گاه سراغ فرش ها چینی و هندی ارزان و کپی برداری شده می روند.
مرتضی طالبی رئیس انجمن بازار شیراز می گوید: ما حدود ۱۰ درصد فروشی را داریم که ۱۰ سال پیش داشتیم. بازار تاریخی شیراز، پر بود از حجره های فرش فروشی، اما خریداری در کار نبود. حتی دیگر چندان خبری هم از عشایر، که تولید کنندگان اصلی فرش بودند، نیست. آقای ذوالانواری گزارشگران را به محل اقامت عشایر در بیرون از شهر شیراز برد. مردانی شادی کنان با نواختن بوق وکرنا و شلیک به سوی آسمان از بازدیدکنندگان استقبال کردند. زن ها با لباس های رنگارنگ سنتی در حال نخ ریسی و بعضی هم در حال بافت فرش بودند.اما کمی بعد مشخص شد که برخی از عشایر که دوران نقاهت پس از ترک مواد مخدر را میگذرانند به عنوان بخشی از فرایند بهبود خود به سرگرم کردن بازدید کنندگان مشغول اند.
مینا بهرام آبادیان از اعضای یک گروه ایرانی یاری رسان عشایر می گوید: بسیاری از عشایر بدنبال یافتن شغل و درآمد بهترند. شرایط عشایر از مردم بومی دیگر نقاط جهان متفاوت نیست. میزان طلاق بسیار بالاست و مصرف مواد مخدر هم همینطور. آنها قادر نیستند تا پا به پای این حجم از تغییرات حرکت کنن؛ در نتیجه افسرده می شوند و دست از فرش بافی میکشند.